آنگوس دیتون، اقتصاددان اسکاتلندی در نوزدهم اکتبر سال ۱۹۴۵ در ادینبورو، اسکاتلند به دنیا آمده است. او در سال ۲۰۱۵ جایزه نوبل اقتصاد را بهخاطر تحقیقات نظریاش در باب مقولات مصرف، فقر و رفاه دریافت کرد. او مدرک دکترایش را از دانشگاه کمبریج بهدست آورد و مدتی نیز آنجا تدریس کرد. پس از آن ابتدا به دانشگاه بریستول و سپس به حومه نیویورک مهاجرت کرد و تابعیت دوگانه گرفت.
بنا به نوشته کمیته نوبل «کار او تاثیر بسزایی در سیاستگذاری عمومی داشته است. مطالعات او به دولتها نشان داد که گروههای مختلف اجتماعی، چگونه به تغییرات مالیاتی واکنش نشان میدهند.» دیتون در کتاب، «فرار بزرگ: سلامت، ثروت و ریشههای نابرابری»، استدلال میکند که تجزیه و تحلیل دادههای اقتصادی نشان میدهد که گرچه اکثر مردم دنیا با افزایش درآمدهای ملی، از نظر سلامت و ثروت بهرهمند شدهاند، همچنان گروههای فراوانی هستند که از این قافله جا ماندهاند. پژوهش دیتون تکملهای است بر مطالعات توماس پیکتی و آنتونی اتکینسون، که هر دو نامزد دریافت نوبل اقتصاد بودند. تمرکز پژوهش او بر رابطه ثروت و نابرابری درآمدی است و الگوهای مخارج مصرفکننده را بررسی میکند تا رشد نابرابری در سلامت و بهروزی را نشان دهد.
کتاب فرار بزرگ، که در سال ۲۰۱۳ منتشر شد، نشان میدهد که نابرابری طی ۲۵۰ سال گذشته چگونه گسترش یافت. یک سال پس از آن، کتاب پرفروش پیکتی، «سرمایه در قرن بیست و یکم»، به زبان انگلیسی منتشر شد و به لحاظ حجم تقریبا دو برابر کتاب دیتون است. کتاب پیکتی به دلیل تجزیه و تحلیل تاریخی همان موضوع شهرت دارد؛ با این همه، این دو کتاب با هم تفاوت دارند و نسخه فرانسوی کتاب پیکتی همزمان با اثر انگوس دیتون منتشر شد. خلاصهکردن نتیجه یک عمر فعالیت این دانشمند در چند سطر کار بسیار دشواری است. اما «آکادمی سلطنتی علوم سوئد» با این فایل پیدیاف چهار صفحهای کار بسیار فوقالعادهای انجام داده است:
۱) نظام تقاضای دیتون سهم عمدهای در ردیابی این موضوع داشت که چگونه تغییرات مالیاتی مصرف کالاهای گوناگون را تغییر میدهد؛ و در این خلال کدامین گروهای اجتماعی بهرهمند یا زیانمند میشوند.
۲) شاید او را بیش از همه با نظریه «تناقض دیتون» میشناسند: اینکه شوکهای ناگهانی در درآمد، موجب شوکهایی برابر در مصرف نمیشود. مطابق آمار و اطلاعات، سطوح مصرف به آرامی تغییر میکند، حتی اگر تغییرات ناگهانی درآمد رخ بدهد. اما خود دیتون «تناقض دیتون» را حل کرد. راهحل او برای این مساله مطالعه همزمان درآمد و مصرف افراد بود و نه درنظر گرفتن درآمد متوسط.
۳) او به جای استفاده از دادههای اقتصادی مجموع کل، در بهرهگیری از دادهها در سطحی فردی پیشگام بود.
۴) او روش اندازهگیری فقر را تغییر داد.
۵) او درباره «تلههای فقر» تحقیق کرد، درباره پاسخ به این پرسش که مردم فقیرند به این دلیل که گرسنهاند (و نمیتوانند بهاندازه کافی کار کنند) یا گرسنهاند بهخاطر اینکه فقیرند.
در سابقه پژوهشی دیتون برخی عناوین جالب نیز به چشم میخورد. مثلا در تحقیق مشترکی با آرتور استون در سال ۲۰۱۳، آنها مدعی شدند که افراد سالخوردهای که با جوانانی کمتر از ۱۸ سال زندگی میکنند از زندگی کمتر لذت میبرند و خشم و استرس بیشتری را تجربه میکنند. یا در پژوهش دیگری در سال ۲۰۰۹ او دریافت که انتظار میرود افراد بلندقد خوشحالتر باشند و درآمد و تحصیلات بیشتری داشته باشند. دیتون همچنین در انتشار کتابی درباره تغییرات آبوهوایی مشارکت داشته است. دیتون متخصص مسائل هند است. وی گفته است: تمرکز اصلی در کشورهایی مانند هند باید بر بهبود سلامت باشد و نه محاسبه صرف میزان کالری دریافتی افراد.
دیتون این نکته را روشن کرده است که چگونه معیارهای قابل اعتماد تعیین سطح مصرف هر خانوار میتواند در مکانیزمهای متفاوت عامل توسعه اقتصادی مورد استفاده قرار گیرد. تحقیق دیتون با مقایسه میزان فقر در زمان و مکانهای مختلف، پرده از مشکلات بسیار برداشت. او همچنین تشریح کرد که چگونه استفاده هوشمندانه از دادههای خانوار میتواند موضوعاتی همچون ارتباط بین درآمد و کالری مصرفی و سطح تبعیض جنسیتی درون خانواده را روشن سازد. تمرکز دیتون بر این بررسیها کمک کرد تا ماهیت رشته اقتصاد توسعه از یک رشته تئوریک مبتنی بر دادههای جمعی به یک رشته تجربی مبتنی بر دادههای جزئی افراد تغییر کند. وی همچنان نابرابری و فقر را مهمترین مشکل عینی جهان میداند و بحران مهاجران در اروپا را به همین مساله ارتباط میدهد. او میگوید: «آنچه اکنون شاهدش هستیم نتیجه صدها سال توسعه نابرابر در جهان ثروتمند و برخوردار است.»
دیتون منتقد تمایل ثروتمندان جهان برای جداکردن خودشان از کنترل حکومت است؛. اینکه در شهرکهایی محصور زندگی کنند و از نظام امنیت و سلامت مخصوص بهخود استفاده کنند. او میگوید: «اشتباه است که بگوییم اگر بخت و اقبال و ثروت دیگران برای ما ضرری ندارد، پس نباید برای ما اهمیت داشته باشد (و موجب رنجش ما شود)؛ این گفته فقط به یکی از ابعاد بهروزی، یعنی پول، مشروعیت میدهد و سایر ابعاد آن را نادیده میگیرد یا انکار میکند؛ ابعادی نظیر قابلیت مشارکت در جامعهای دموکراتیک، برخورداری از تحصیلات و سلامت و قربانینشدن از جانب کسانی که در جستوجوی ثروت بیشترند.»
تولید محتوای بخش «وب گردی» توسط این مجموعه صورت نگرفته و انتشار این مطلب به معنی تایید محتوای آن نیست.