وضعیت تجارت در آستانه مشروطه
در سال ۱۸۰۰م/ ۱۱۸۰ش ایران از اقتصاد جهانی تقریبا بیرون بود اما صد سال بعد یعنی در سال ۱۹۰۰م/ ۱۲۸۰ش ایران کاملا در مسیر ادغام در اقتصاد جهانی قرار گرفته بود. این امر به ویژه برای مناطق شمالی که تامین کالاهای کشاورزی و همچنین نیروی کار غیر ماهر به بازار روسیه را انجام میداد و برای نواحی جنوب، بهویژه اصفهان، فارس و کرمان که کالاهایی نظیر فرش، انواع شال و تریاک برای امپراتوری بریتانیا عرضه میکردند، مصداق داشت.
بنابراین، علاقه فراوان دولت روسیه به بندر انزلی و مسیر آن به تهران و همچنین توجه ویژه دولت بریتانیا به جادههای ارتباطی خلیجفارس به اصفهان، شیراز، یزد و کرمان چندان تعجببرانگیز نبود. برادران لینچ، شرکتی فعال در لندن که چندی پیش در رودخانه دجله-فرات فعال بود، در سال ۱۸۸۸م/ ۱۲۶۷ش استفاده از کشتی بخار در مسیر محمره (خرمشهر) به اهواز را از طریق رودخانه کارون (تنها رودخانه قابل کشتیرانی در ایران)آغاز کرد.
بریتانیا در سال ۱۸۸۹م/ ۱۲۶۸ش برای کمک به تجار و بازرگانان انگلیسی بانک شاهی را تاسیس کرد. روسیه نیز با پیروی از این اقدام بانک موردنظر خود را تاسیس کرد. لرد کرزن کتابش «ایران و قضیه ایران» را با این ادعا آغاز کرد که ایران نهتنها به دلیل «بازی بزرگ» بلکه از بابت چشماندازهای تجاریاش برای انگلستان اهمیتی حیاتی داشت. او هر «خائنی» را که بخواهد جای پایی برای روسها در خلیجفارس باز کند، تهدید به «محاکمه» میکند: «بریتانیای کبیر در ازای هر دعوی روسها در مورد تسلط انحصاری بر دریای خزر میتواند ادعایی ۱۰ برابر مستحکمتر درمورد انحصار مشابه در خلیجفارس مطرح کند. زندگی صدها انگلیسی و همچنین میلیونها پول انگلیسی برای ایجاد صلح و آرامش در این آبهای ناآرام فدا شده است.» سپس در انتهای این کتاب، چنین داد سخن میدهد که:
«براساس اطلاعات و استدلالهایی که در این دو مجلد آمده، شک ندارم که اهمیت ایران برای انگلستان کاملا آشکار شده است. ارقام و محاسباتی که در مورد تجارت، به ویژه تجارت میان ایران و انگلیس ارائه کردهام، بررسی منابع دست نخورده موجود در ایران، ویژگی و امکانات طرحهای بکر برای توسعه داخلی، بنابراین زمینهای که برای بهکارگیری حساب شده سرمایه گشوده شده است، همگی برای استعدادهای کاری و علمی انگلیسیها جذابند. در فضای سخت و بیامان رقابتی که هم اکنون به مانند توفانی در سراسر جهان آغاز شده، از دست دادن هر بازار گامی رو به عقب و جبرانناپذیر و بهدست آوردن آن گامی مثبت است که به توان ملی اضافه میشود.
بیتفاوتی نسبت به ایران به معنای فدا کردن تجارتی است که پیش از این صدها هزار نفر از شهروندانمان در این کشور و هندوستان از آن منتفع میشدند. توجه دوستانه به ایران به معنای اشتغال بسیار بیشتر برای کشتیهای انگلیسی، برای نیروی کار انگلیسی و برای دوکهای (صنعت نساجی) انگلیسی است.
منبع: یرواند آبراهامیان، تاریخ ایران مدرن، ترجمه محمدابراهیم فتاحی، نشر نی، ۱۳۸۹.